.

.

والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم
.

.

والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم

حدیث خودسازی ( روایت‌ عنوان‌ بصری‌ )

این‌ روایت‌ از حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ منقول‌ است‌، و مجلسی‌ در کتاب‌ « بحار الانوار» ذکر نموده‌ است‌ و دستورالعمل‌ جامعی‌ است‌ که‌ از ناحیة‌ آن‌ إمام‌ هُمام‌ نقل‌ شده‌ است‌.شیخ‌ شمس‌ الدّین‌ محمّد بن‌ مکّی (شهید اوّل‌) گفت‌: من‌ نقل‌ میکنم‌ از خطّ شیخ‌ احمد فراهانی‌ رحمه‌ الله‌ از عُنوان‌ بصری‌ ؛ و وی‌ پیرمردی‌ فرتوت‌ بود که‌ از عمرش‌ نود و چهار سال‌ سپری‌ می‌گشت‌. او گفت‌: حال‌ من‌ اینطور بود که‌ به‌ نزد مالک‌ بن‌ أنس‌ رفت‌ و آمد داشتم‌. چون‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السّلام‌ به‌ مدینه‌ آمد، من‌ به‌ نزد او رفت‌ و آمد کردم‌، و دوست‌ داشتم‌ همانطوریکه‌ از مالک‌ تحصیل‌ علم‌ کرده‌ام‌، از او نیز تحصیل‌ علم‌ نمایم‌ 

«پس‌ روزی‌ آنحضرت‌ به‌ من‌ گفت‌: من‌ مردی‌ هستم‌ مورد طلب‌ دستگاه‌ حکومتی‌ ( آزاد نیستم‌ و وقتم‌ در اختیار خودم‌ نیست‌، و جاسوسان‌ و مفتّشان‌ مرا مورد نظر و تحت‌ مراقبه‌ دارند.) و علاوه‌ بر این‌، من‌ در هر ساعت‌ از ساعات‌ شبانه‌ روز، أوراد و اذکاری‌ دارم‌ که‌ بدانها مشغولم‌. تو مرا از وِردم‌ و ذِکرم‌ باز مدار! و علومت‌ را که‌ میخواهی‌، از مالک‌ بگیر و در نزد او رفت‌ و آمد داشته‌ باش‌، همچنانکه‌ سابقاً حالت‌ اینطور بود که‌ به‌ سوی‌ وی‌ رفت‌ و آمد داشتی‌ «

ادامه مطلب ...

میلاد عشق


مگر نه با ولادت تو، عشق متولد شد، رشادت رشد کرد، شهامت رنگ گرفت، ایثار معنا؛ شهادت، قداست؛ و خون، آبرو گرفت؟ مگر نه با ولادت تو، زلال ترین تقوا از چشمه سار وجود جوشید؟ مگر نه با ولادت تو "موج"، موجودیت یافت؟ مگر نه این که " نسیم" با تولد تو متولد شد و مگر نه " صاعقه" اولین نگاه تو در گهواره بود و مگر نه "عشق" در کلاس تو، درس می خواند و مگر نه " ایثار" به تو مقروض شد و مگر نه " آفرینش" از روح تو جان گرفت؟پ س چرا ما خبر " ولادت" تو را هم که می شنویم، بغض گلویمان را می فشرد؟ پس چرا ما در روز ولادت تو نیز اشک، پهنای صورتمان را فرا می گیرد؟...

استمداد انبیاء الهی از اهل بیت علیهم السلام

در ژوئیه سال 1951 میلادی گروهی از دانشمندان معدن شناس روسی برای معدن یابی ، مشغول زمین کاوی بودند که ناگهان به تخته چوبهایی پوسیده بر خوردند و پس از کاووش بیشتری معلوم شد که آنجا چوبهای بسیاری در زیر زمین ، وجود داشته که گذشت زمان ، آنها را کهنه و پوسیده ساخته است و از علائمی در یافتند که باید این چوبها غیر عادی و مشتمل بر راز نهفته ای باشد ، این بود که با دقت کامل زمین را شکافتند و در نتیجه چوبهای پوسیده و چیزهای دیگری از آنجا در آوردند و در آن میان ، تخته چوب مستطیلی یافتند که همه را به حیرت انداخت ، زیرا در اثر گذشت زمان کهنگی و پوسیدگی به تمام چوب ها راه یافته بود ، جز این تخته که چهارده اینچ طول و ده اینچ عرض داشت و حروفی چند برآن منقش بود . دولت روس برای تحقیق و بررسی در باره این تخته چوب در 27 فوریه سال 1953 میلادی کمیته ای تشکیل داد که اعضای ان باستان شناسان و استادان شناخت زبانهای عهد عتیق بودند و ما اکنون نام و عنوان آنان را در اینجا می آوریم بالاخره پس از هشت ماه تحقیق و کاووش ، اسرار آن تخته چوب ، برای کمیته تحقیق کشف گردید و معلوم شد که این تخته چوب ، از کشتی حضرت نوح علیه السلام است که برای تیمن و مدد خواهی چیزهائی بر آن نوشته و بر کشتی نصب کرده است . در وسط تخته یک تصویر پنجه نمائی وجود داشت که عبارتی چند به زبان سامانی بر ان نگاشته بود ...

ادامه مطلب ...

کلیات اخلاق پیامبر(صلی‌ الله‌ علیه واله)

نوشتاری که پیش رو دارید خلاصه‌ی کتاب سنن‌النبی، تألیف علامه مرحوم طباطبایی است که توسط استاد ولی ترجمه شده‌است. قصد ما در اشاره به احادیثی از این کتاب ارزشمند بوده است که قابل اجرا باشد.
رسول خدا (ص) فرمود: جبرییل از سوی پروردگار جهانیان بر من نازل شد و گفت: ای محمد بر تو باد به اخلاق خوش، زیرا: بد اخلاقی خیر دنیا و آخرت را از بین می‌برد.
آگاه باشید که شبیه‌ترین شما به من کسی است که اخلاق آن‌ها از همه نیکوتر باشد.
رسول خدا(ص) فرمود از اخلاق‌های نیک آن است که:
آدمی گذشت کند از کسی که به او ستم کرده است، و بخشش کند به کسی که او را محروم ساخته و بپیوندد با کسی که از او بریده و عیادت کند از کسی که او را عیادت نمی‌کند.
رسول خدا (ص) فرمود: آیا به شما خبر ندهم که کدامتان بیشتر به من شباهت دارید؟ گفتند: چرا ای رسول خدا،
فرمود: کسی که خلقش نیکوتر، و بر خوردش با مردم ملایم‌‌تر و با خویشانش نیکوتر باشد، و برداران دینی‌اش را بیش همه دوست داشته‌، و بر حق صبورتر، و خشم خود را فرو خورنده‌تر و گذشتش از همه بهتر، و در حال خشنودی و خشم از همه با انصاف‌تر باشد.

رسول خدا (ص) در دعای خود می‌گفت: خدایا اخلاق مرا نیکو ساز.


ادامه مطلب ...

حدیثی گهربار از امام محمد باقر (ع)


امام باقر علیه السلام :


اِنَّما شیعَةُ عَلِیٍّ ألحُلَماءُ وَ العُلَماءُ الذُّبْلُ الشِّفاهِ تُعْرَفُ الرُّهبانِیَّةُ عَلى وُجُوهِهِمْ؛


براستى شیعیان على علیه ‏السلام بردباران و دانشورانند که لب به یـاد خــدا تـر دارنـد و بر چهره‏هاشان رنگ عبادت و ساده‏ زیستى پیداست.

اصول کافى: ج 3، ص 332